ترجمه رسمی واژگان حقوقی

ترجمه رسمی واژگان حقوقی

واژگان:

در چارچوب  واژگان حقوقی، ویژگی خاص زبان حقوقی و لغات حقوقی پیچیده و منحصر به فردی هستند که در زبان های حقوقی مختلف وجود دارند. این ویژگی فراگیر زبان حقوقی است ولی زبان های حقوقی متفاوت، لغات حقوقی خاص خود را دارند. این بارزترین و مهم ترین ویژگی زبان شناسی زبان حقوقی به عنوان زبانی فنی است. لغات حقوقی در هر زبان معمولا گسترده هستند. این مسئله حاصل نتیجه گیری و بازتاب قانون سیستم حقوقی خاص مورد نظر است. در ترجمه، به علت تفاوت های موجود در نظام های حقوقی، بسیاری از اصطلاحات حقوقی موجود در یک زبان با اصطلاحات زبان دیگر تطابق ندارد، مسئله ی فقدان معادل، منشا اصلی دشواری در ترجمه است.

علاوه براین، در هر لغت نامه حقوقی، صفت های عجیبی نیز وجود دارند که همیشه معادل آنها در زبان های حقوقی متفاوت، وجود ندارد. به عنوان مثال، مطالعات ویژگی های خاص زبان شناسی زبان حقوقی انگلیسی را مشخص کرده اند. فرهنگ حقوقی انگلیسی سرشار از لغات قدیمی، با کاربرد رسمی و تشریفاتی، رشته های کلمات، کلمات متعارف با معانی نامتعارف و کلمات بسیار دقیق و ظریف نسبت به زبان های دیگر است. در زبان حقوقی آلمان، اصطلاحات اغلب بسیار انتزاعی با میزان بالای استفاده از اسامی هستند (اسمیت۱۹۹۵). برخلاف آن، زبانی که در قانون چینی استفاده می شود معمولا پیش پاافتاده است، بطوری که از کلمات مشترک ولی با معانی حقوقی استفاده می کند. زبان حقوقی چینی پر از کاربردهای کلی، مبهم و نامعلوم است.

نحو:

ویژگی مشترک نحو در زبان حقوقی، سبک نوشتاری رسمی و عام است که با پیچیدگی و بعد قابل توجهی همراه است. به طور کلی، جملات متن های حقوقی طولانی تر از جملات متن های دیگر هستند (سالمی-تولونن ۲۰۰۴ : ۱۱۷۳) و ممکن است هدف های مختلفی را تامین کنند. در قوانین، معمولا جملات بلند و پیچیده به علت پیچیدگی موضوعات و ماهیت احتمالی قانون مقننه، الزامی هستند. این موضوع در اکثر زبان های حقوقی وجود دارد.

استفاده جامع از اوضاع، شرایط و استثنائات ویژگی های زبانشناسی دیگر زبان قانون مقننه است که به طور کلی برای بیان احتمالات پیچیده به کار می رود. بر اساس گفته ی هاتیا (۱۹۹۷)، معمولا این ویژگی های زبان شناسی خاص، موانعی درخصوص درک موثر چنین نوشته هایی برای خواننده های معمولی از جمله مترجم، ایجاد می کند. بنابراین، برای یادگیری و ترجمه ی شروط قوانین مقننه، شخص به ناچار نیاز دارد مشکلات خاصی را که با عوامل مختلف ترکیب شده است، در نظر بگیرد (هاتیا۱۹۹۷: ۲۰۸).

جدا از ساختارهای پیچیده و طولانی جملات که در بیشتر زبان های حقوقی یافت می شود، در هر زبان حقوقی ویژگی های نحوی خاصی هم وجود دارد. برای مثال، در متن های حقوقی آلمانی به طور مشترک صفات اسنادی متعددی به کار برده می شود. در زبان حقوقی انگلیسی، ساختارهای پیچیده، صیغه مجهول، نفی های متعدد و گروه های قیدی، به طور گسترده مورد استفاده قرار می گیرد.

سبک:

سبک حقوقی به جنبه های زبانشناسی زبان نوشتاری حقوقی و همچنین به سبکی که مشکلات حقوقی حاصل، مدیریت و حل می شوند، اشاره دارد. روش حقوقی حاصل عرف های حقوقی، فکر و فرهنگ است (اسمیت۱۹۰:۱۹۹۵). به طور کلی در گفتار، نوشتن حقوق به وسیله روش غیرشخصی، با استفاده گسترده از جملات اخباری، با لفظ حقوق و وظایف مشخص می شود. ولی زبان های حقوقی متفاوت سبک های مخصوص به خود را دارند.

به طور مثال، سبک متن های حقوقی آلمانی متمایز است. قانون آلمان در طی قرون به شیوه ای نظام مند، منطقی، انتزاعی و مفهومی توسعه پیدا کرده است و قانون آلمان بیشتر به قواعد کلی می پردازد تا به قواعد عملی، و بیشتر مشکلات را قابل فهم می کند تا این که مورد به مورد روی آنها کار کند (دی کروز ۹۱:۱۹۹۹). اصطلاحات حقوقی آلمانی و روش مرکزی قانون گذاری آن را از رویکرد رایج قانون متمایز می کند.

 

(برگرفته از کتاب Translating Law-Deborah Cao صفحات ۱۳ و ۱۵)

 

 

در تلگرام نیز ما را دنبال کنید

کانال تلگرام دپارتمان تحقیق و ترجمه

       دپارتمان تحقیق و ترجمه- اخبار و مقالات علمی

جهت سفارش ترجمه رسمی اینجا کلیک کنید

Translation Order Translation Jobs