ترجمه رسمی و قانون عرفی و مدنی
اسناد حقوقی خصوصی کشورهای مختلف به یک صورت نوشته نشده اند خصوصاً تفاوت های عمده ای در پیش نویس اسناد حقوقی در قانونگذاری قانون عرفی و مدنی است. برای مثال زوگرت و کوتز بر این موضوع اشاره می کنند که قرار دادها و وصیت نامه ها در قانون عرفی انگلیس ممکن به شیوه زبانی که حقوقدانان قاره ای را قطعاً در قرون وسطی متوقف ساخته است، پیش نویس شده باشند. برای مثال در آلمان اجاره نامه صرفاً این طور نوشته خواهد شد: صاحب ملک به مستاجر این ملک را اجاره می دهد… اما در بریتانیا یا حوزه آمریکا اجاره نامه ممکن است چیزی مثل این باشد:” مالک اجاره داده است و بر طبق این سند به مستاجر واگذار و اهدا می کند و اجاره می دهد و مستاجر مذکور موافقت کرده است که مکان مورد نظر در ساختمان مسکونی را بگیرد و اجاره کند و به موجب این سند آن را بگیرد و اجاره کند…”
ترجمه رسمی اسناد حقوقی
مطالعه اخیر به وسیله ی هیل و کینگ (۲۰۰۴) ” چگونه قراردادهای آلمانی با واژه های کمتر همین کار را انجام می دهد؟” که قراردادهای تجاری آمریکا و آلمان را مقایسه می کند، می تواند بینشی در مورد شیوه های گوناگون پیش نویس در اختیار ما قرار دهد. هیل و کینگ در مورد قراردادهای تجاری پیچیده حوزه آمریکا دریافته اند که:
_قراردادهای آمریکا بسیار طولانی هستند.
_توضیح ، شرایط (مهارت) و محدودیت بسیاری در زبان وجود دارد.
_زبان تخصصی در اسناد حقوقی و ترجمه های رسمی و حقوقی بسیار مهم است.
_زبان تخصصی از توافقنامه ای به توافقنامه ای دیگر نه خیلی یکسان اما مشابه است.
_قراردادهای نوع خاصی معامله در برآوردکلی مشابه اند اما زبان ویژه از قراردادی به قراردادی دیگر به طور قابل ملاحظه ای تغییر می کند.
در مقابل قراردادهای آلمانی به شرح زیر توصیف می شوند.
_قراردادهای آلمانی در مقایسه با قراردادهای آمریکا حدود ۲/۱ یا ۳/۲ آن سبکترند.
_توضیح ، شرایط محدودیت کمتری در زبان است.
_زبان تخصصی کمتری یافت می شود.
_زبان تخصصی از قراردادی به قرارداد دیگر تقریباً یکسان است.
_مقررات بسیاری از قراردادی به قرارداد دیگر کاملاً یکسان هستند.
همچنین برخی از بندهای نقل شده در کتاب هیل و کینگ قابل توجه است. برای مثال، فرم های استاندارد بند گزینش دادگاه را مقایسه کنید.
ترجمه رسمی و زبان غیررسمی
به نظر می رسد پذیرش زبان غیر رسمی و نیز در ترجمه حقوقی خصوصاً در موقعیت هایی که وجوه مشترک زیادی میان اسناد و مصرف کنندگان نظیر فرم استاندارد قراردادها و سیاست بیمه و غیره وجود دارد، موثر واقع شده است. به هر حال این به معنی کنار گذاشتن مفاهیم حقوقی اصطلاحات تخصصی یا کاربرد حقوقی نیست. سهولت به همان معنای ساده بودن نیست. گاهی به سبب ماهیت قانون ممکن است مفاهیم پیچیده و جملات بلند ضروری باشند و جزئیات می بایست شرح داده شوند.
استفاده از زبان ساده و قابل فهم کردن متن حقوقی به این معنی نیست که معانی و مفاهیم حقوقی در صورتیکه به شیوه سنتی تری پیش نویس شده اند بایستی تغییر کنند. باید توجه داشته باشیم که کلمات گوناگون غالباً دارای معانی گوناگونی هستند. زبان حقوقی و رسمی نشانه های متمایزی را در بر دارد. متون قانونی و حقوقی پیچیده اند زیرا مشاغل و روابط بشر پیچیده است. متون حقوقی هر دو اساسنامه ها و اسناد حقوقی خصوصی مطمئناً می تواند بر حسب قابلیت درک و قابلیت وصول پیشرفت کنند. به هر حال، زبان حقوقی زبان تخصصی است نه زبان روزمره. همانطور که پیشتر گفته شد این سبکی خاص ، ویژه ی کاربرد موقعیتیش در زمینه حقوقی است. ساده لوحانه است که فکر کنیم قانون را می توان به زبانی نوشت که همه بدون مراجعه به پارامتر های نهادی حقوقی و تاریخچه های فرهنگی کاملاً آن را بفهمند و درک کنند.
از نظر ترجمه…
از نظر ترجمه و نیز در ترجمه رسمی و حقوقی، جملات پیچیده و بلند غیر ضروری و معانی نامفهوم ترجمه را دشوار تر می سازد. این گونه جملات شانس انتقال معانی صحیح در تر جمه را کاهش و احتمال ابهام و دیگر نا معلومی های زبانی را افزایش می دهند. این نکته ای است که تنظیم کنندگان پیش نویس قانون بخصوص کسانی که متون حقوقی دو زبانه و چند زبانه هر دو اسناد حقوقی خصوصی و قانون گذاری را پیش نویس می کنند باید در ذهن داشته باشند.
(برگرفته از کتاب Translating Law-Deborah Cao صفحات ۷۳ الی ۷۵)
در تلگرام نیز ما را دنبال کنید
جهت سفارش ترجمه رسمی اینجا کلیک کنید