ترجمه رسمی و ماهیت زبان
ترجمه رسمی و ماهیت زبان
توصیف زبان حقوقی :
اگر بگوییم که زبان حقوقی پدیده ی زبان شناسی قابل تشخیص است، باید شرح دهیم و معلوم کنیم که منظورمان از این تعریف چیست. آیا ویژگی های مشترکی در زبان حقوقی یافت می شود؟ آیا زبان حقوقی برحسب اصطلاحات قابل شناسایی زبان شناسی تعریف پذیر است؟
این بسیار واضح است که مردم می دانند درک اسناد قانونی در مقایسه با تفاسیر حرفه ای دیگر دشوار است. در کشورهای انگلیسی زبان در حرفه قانون، تلاش هایی برای ساده کردن زبان مورد استفاده در قانون صورت گرفته است تا قانون برای هر فرد عادی قابل دسترس شود. این که شیوه های خاصی با روش صحبت کردن و نوشتن وکلا مرتبط است، غیر قابل انکار است.
همانطور که قبلا بحث شد، قانون به عنوان مجموعه ای از قواعد تنظیم کننده رفتار مردم، مشخص کننده معیار های اجتماعی پذیرفته شده و رفتار بشر با زبانی که استفاده می کند کاملا مرتبط بوده و بوسیله زبان محدود می شود. به علت ماهیت و کارکرد قانون، زبان قانون ویژگی های خاص زبان شناسی، واژگانی، نحوی و عملی را توسعه داده تا نیازهای قانون را برآورده شود و شیوه های خاص قانون و کاربردهایش را اصلاح کند. چنین ویژگی های زبان شناسی زبان حقوقی مفاهیم عمیقی برای ترجمه حقوقی دارد.
تفاوت های زبانشناسی در ترجمه رسمی:
در زبان به منظور هدف خاص برقراری ارتباط، متن در زبان خاص یا زبان فرعی تنظیم می شود که با قوانین خاص نحوی ، معنایی و عملی مرتبط است. در بحث فعلی ما، برنامه زبان شناسی زبان به قوانین خاص زبان حقوقی بستگی دارد. زبان حقوقی در شرایط ارتباطی بین متخصصان حقوقی مانند: قضات، وکلاء و اساتید حقوق و همچنین در روابط بین وکلاء و فرد عادی یا عامه ی مردم استفاده می شود.
مشکلات زبانی در ترجمه معمولا از تفاوت هایی ناشی می شود که در فرهنگ های حقوقی متفاوت در قانون عرف و قانون مدنی یافت می شوند، به وجود می آیند. ریشه ی این مشکلات در متفاوت بودن تاریخ ها، فرهنگ ها و نظام های حقوقی آنها نهفته است، قانون و زبان به طور نزدیکی با یکدیگر مرتبط اند. زبان حقوقی مشخصه های خود را توسعه داده است تا با نیازهای نظام حقوقی که در آن بیان شده، روبرو شود.
همان طور که قبلا گفته شد، ترجمه حقوقی با انواع دیگر ترجمه های فنی که اطلاعات جهانی را منتقل می کنند، تفاوت دارد. هر زبان حقوقی حاصل تاریخ و فرهنگی خاص است. چنین بر می آید که مشخصه های زبان حقوقی فرانسه لزوما در زبان حقوقی انگلیسی به کار برده نمی شود. همانطور که زبان حقوقی انگلیس لزوما در فرانسه به کار برده نمی شود.
دشواری اساسی زبان شناسی در ترجمه ی حقوقی، نبود اصطلاحات معادل در زبان های متفاوت است. این امر نیازمند مقایسه ای دائمی بین نظام های حقوقی زبان مبدا و مقصد است. همان طور که دیوید و بریرلی بیان می کنند:
یکی از بزرگترین دشواری هایی که در بررسی تطبیقی حقوقی با آن روبرو میشویم، نبود مطابقت دقیق بین مفاهیم و مقوله های حقوقی در نظام های حقوقی متفاوت است. البته انتظار می رود که یک فردی با قوانینی با محتوای متفاوت روبرو شود؛ اما این ممکن است نگران کننده باشد که پی ببریم در بعضی از قوانین خارجی حتی نظامی برای طبقه بندی ،قوانینی که ما با آنها آشنا هستیم وجود ندارد.
ولی با این واقعیت باید روبرو شد که علم قانون به طور مستقل در هر گروه حقوقی توسعه پیدا کرده است،و مقوله ها و مفاهیمی که بسیار ابتدایی ظاهر می شوند، بیشتر قسمتی از نظم طبیعی چیزهاست و برای حقوقدان یک گروه نسبت به دیگری ممکن است به طور کلی عجیب باشد.
از لحاظ سبک حقوقی، زبان حقوقی کاربرد زبانی بسیار خاصی با سبک خود دارد. زبان نظام قانون عرف و قانون مدنی اساسا سبک متفاوتی دارند. عرف های حقوقی و فرهنگ حقوقی تا به حال تاثیر ماندگاری در روش نوشتن قانون داشته اند. بدین ترتیب، زبان نوشتاری حقوق عناصر ضروری فرهنگ حقوقی را منعکس می کند و مترجم حقوقی را با مفاهیم چند وجهی خود روبرو می کند.
(برگرفته از کتاب Translating Law-Deborah Cao صفحات ۲۸ و ۲۹)
در تلگرام نیز ما را دنبال کنید
جهت سفارش ترجمه رسمی اینجا کلیک کنید