ترجمه رسمی و قانون
ترجمه رسمی و ماهیت قانون
ترجمه رسمی و قانون به ماهیت سازنده (اجرایی) زبان بستگی دارد. اظهارات قانونی قانون را به اجرا در می آورد، حقایق، حقوق و عرف ها را ایجاد می کند. به طور خاص، تدوین قانون نمونه ی اولیه از «گفته ها برای اجرا» است. قانون موضوعه، قانون ناطقه اصلی است که با هر ماده قوانین ناطقه جداگانه ای را تشکیل می دهد. همان طور که اشاره شد، «کارایی و کیفیت ابزارهای زبانشناسی هستند که ایدئولوژی حقوقی و روابطی را که در قانون گذاری نقش دارند بیان می کند» قرارداد ها و وصیّت نامه ها نمونه های دیگری از قوانین ناطقه حقوقی در عمل هستند.
قانون و زبان حقوقی
کلمات در زبان حقوقی و ترجمه رسمی از لحاظ معنی، اهمیت و تاثیر متفاوت اند و به اینکه آنها را چه کسی، کجا و چه زمانی بیان می کند، بستگی دارد. در این قوانین ناطقه، ویژگی برجسته زبانشناسی استفاده مکرر از نشانه های اجرایی است. برای مثال، در اسناد حقوقی انگلیسی، «ممکن» و «باید» بسیار به کار می رود. افعال اجرایی مانند «اظهار کردن»، «اعلان کردن»، «عهد بستن»، «تعهد کردن»، «تصویب کردن»، «مشورت کردن» و «اصلاح کردن» نیز متداول هستند. یکی دیگر از موضوعات عملی در متن های حقوقی، ابهام، گنگی و عدم قطعیت هایی است که در قوانین و قرارداد ها یافت می شود و اغلب از اصول مشاجره حقوقی است. دادگاه ها اغلب مجبورند به مشکلات زبانشناسی درحوزه جستجو برای تفسیر یکسان و قطعیت حقوقی رسیدگی کنند.
آنطور که می گویند قانون مدنی آلمان، برای وکلاء نوشته شده است نه برای فرد غیر متخصص. این قانون «به عمد از قابلیت درک آسان اجتناب می کند و همه ادعاها را از قانون مستثنی می کند تا خواننده اش را تعلیم دهد» و زبان ادراکی انتزاعی را اقتباس می کند که فرد غیر متخصص و وکیل خارجی آن را تا حد زیادی «غیرقابل درک» می دانند اما برای کارشناسان حقوقی آموزش دیده، پس از سالها آشنایی، هم نمی تواند کمکی بکند ولی «دقت و جدیت در تفکر» را تحسین می کند. این در قالب ساختاری ویژه با سبک خاص قضایی نوشته شده است. زبان آن انتزاعی و پیچیده است.
بعنوان مثال:
برای درک آن، فرد نیاز دارد تا با مفاهیم متفاوتی که دادگاه آن را تفسیر کرده و در حال اجراست و با زبان فنی حقوقی آلمانی آشنا باشد. مشخصه آن توجه به درستی، وضوح، تمامیت و نحو پیچیده است. به عنوان «دستگاه حسابگر حقوقی با مزیت برابر» ، «کار حقوقی ظریف با دقت فوق العاده» و «شاید قانون حقوق خصوصی با دقیق ترین و منطقی ترین زبان حقوقی در هر زمان» توضیح داده شده است. به طور خلاصه، در زبان، روش، ساختار و مفاهیم، BGB بخش کوچکی از عمق،دقت و یادگیری انتزاعی از مکتب حقوقدان آلمانی را دارا است. همچنین تضادی در سبک نوشتار قانونی دیگر در قانون مدنی ایجاد می کند، همان طور که در قانون فرانسوی گنجانده شده است. دومی عمدا به شیوه ای نوشته شده است که به راحتی برای افراد غیرمتخصص قابل فهم باشد. بنابراین، در زبان های حقوقی متفاوت، سبک های حقوقی خاصی وجود دارد.
به طور خلاصه، خصوصیات زبان حقوقی که در بالا گفته شد، توصیفی کلی از نشانه های زبانی است که تصور می شود بیشتر آنها مشترک هستند، اگر نه تمام زبان های حقوقی در درجات مختلفی قرار دارند. با این حال، مهم است در نظر داشته باشیم که تفاوت های عمده ای نیز در زبان های حقوقی متفاوت وجود دارد و این تفاوت ها منبعی از دشواری را در ترجمه حقوقی تشکیل می دهد.
(برگرفته از کتاب Translating Law-Deborah Cao صفحات ۲۵ الی ۲۷)
در تلگرام نیز ما را دنبال کنید
جهت سفارش ترجمه رسمی اینجا کلیک کنید