فن ترجمه
فن ترجمه
آیا ترجمه باید به روش آزاد انجام شود یا روش لغوی؟
اصول و مبانی فن ترجمه را میتوان به طور خلاصه به صورت قضایایی متضاد به شرح زیر بیان کرد:
عامل فرهنگی
الف. ترجمه ابزاری فرهنگی است. متن اصلی را تا آنجا که لازم است باید تغییر داد تا با فرهنگ مقصد سازگاری پیدا کند.
ب. ترجمه ابزاری فرهنگی است. متن اصلی را باید با کمترین تغییر ترجمه کرد تا بیانگر شیوه تفکر و بیان ملتی دیگر باشد.
عامل زبانی
الف. مترجم باید تا حد امکان کلمات و تعبیرات نویسنده را به کار ببرد و از این راه زبان مقصد را غنی کند.
ب. مترجم باید تا حد امکان از به کار بردن کلمات و تعبیرات نویسنده که زبان مقصد را فاسد میکند پرهیز کند.
عامل اخلاقی
الف. مترجم باید لفظ به لفظ به نویسنده متعهد باشد.
ب. مترجم باید به روح اثر متعهد باشد.
عامل زیبا شناختی
الف. مترجم باید با نقض قراردادهای عرفی زبان مقصد و آشناییزدایی، غرابتِ زبانیِ متنِ اصلی را تا حدِ امکان به ترجمه منتقل کند.
ب. مترجم باید غرابتِ زبانیِ متنِ اصلی را به حداقل برساند و زبان ترجمه را تا حد امکان طبیعی و روان کند.
استدلالهای فوق در زمینه فن ترجمه، چنانکه گفته شد، تجویزیاند و مبنایی سوبژکتیو دارند. هرکدام از آنها ممکن است در شرایط خاصی در جامعهای مقبول واقع شوند و در شرایط خاص دیگری نامقبول. در تاریح ملتها بسیار دیده شده که زمانی یک استدلال مقبول بوده و زمانی استدلال متضاد آن. مقبولیت این استدلالها در حوزه فن ترجمه در نهایت تابع ذوقِ اهلِ قلم و شرایط اجتماعی-فرهنگی و زبانی دورهای خاص میباشد. در دوران جدید، به ویژه در سه، چهار دهه اخیر که حوزه مطالعات ترجمه به تدریج شکل گرفته، نظریه پرداز ترجمه، وقتی صحبت از فن ترجمه میکند، همچنان خود را به اصول کلی این یا آن روش محدود میبیند، اما در اینجا یک تفاوت اساسی وجود دارد. نظریهپرداز دیگر تجویز نمیکند، بلکه با استناد به عوامل مختلف به خصوص نوع متن، به جای اینکه بگوید «باید» این یا آن روش را به کار برد، میگوید این یا آن روش که برای ترجمهی این یا آن متن به کار رفتهاست؛ مناسبتر است و دلایل عینی خود را نیز ذکر میکند.