اصول ترجمه انگلیسی به فارسی
اصول ترجمه انگلیسی به فارسی:
ترجمه عبارت است از برگردان متنی از زبان مبدا به زبان مقصد بدون کوچکترین افزایش یا کاهش در صورت و معنی. این تعریف اگرچه دقیق است اما صرفا جنبه نظری دارد، زیرا هیچ پیامی را نمی توان بدون تغییر در صورت و معنی از زبانی به زبان دیگر منتقل کرد.
مترجم درانتهای فرایند ترجمه به ساختاری از زبان مقصد دست می یابد که به آن می گویند: معادل (equivalent). منظور از معادل در واقع همان کلمه، عبارت یا جمله ای در زبان مقصد است که می تواند معنا و مفهوم کلمه، عبارت یا جملۀ مبدأ، یعنی منظور یا پیام گویندۀ زبان مبدأ را برساند.
در این مقاله فرایند ترجمه را به گام های مجزا تقسیم کرده و روشی اصولی برای ترجمه یاد می گیریم
گام اول:
جمله مناسب ترین واحد ساختاری در بحث مقدماتی ترجمه است زیرا، برخلاف واژه و عبارت، دارای نهاد و گزاره و پیام (message) مشخصی است. بررسی ترجمه بر مبنای جمله در مواقعی کافی نیست که مفهوم پیام آن به جملات قبلی و بعدی و به عناصر غیر زبانی مانند موقعیت مکانی و زمانی، رابطۀ بین گوینده و مخاطب، پوشیده بودن نیت اصلی یا در لفافه بودن منظور اصلی گوینده و استعاری یا ضمنی بودن معانی بستگی داشته باشد.
گام دوم:
برای پی بردن به پیام ظاهری جمله ابتدا ساختار آن را تحلیل می کنیم. برای این کار، نخست باید جمله را به نهاد (subject) و گزاره تقسیم کرد. این تقسیم بندی زمانی بسیار مهم است که با جمله ای بزرگ و طولانی، حتی به اندازۀ دو سه سطر یا بیشتر، مواجه شده باشیم
گام سوم :
بعد از مشخص کردن نهاد و گزاره، اگر پیام جمله بر اساس معنی هائی که می دانیم روشن باشد، ترجمۀ جمله را به زبان مقصد می نویسیم.
گام چهارم:
اغلب خواهیم دید، ترجمۀ جمله با معنی هایی که ما از قبل می دانیم، جور در نمی آید. بعضی ها حتی از اینکه معنای موجود در حافظۀ شان به درد ترجمۀ شان نمی خورد تعجب می کنند. در اینگونه موارد، بهتر است توجه داشته باشیم که آن لغت یا عبارت ممکن است معنا یا معانی دیگری نیز داشته باشد که ما از آن بی خبریم.
گام پنجم:
در مرحلۀ جستجوی واژه های جدید و تحقیق در مورد معانی آنها و توجه به نقش و معنای جدید برخی واژه های آشنا و یادداشت کردن معنای جدید آنها، گاهی نیز به عبارتهائی برمی خوریم که ظاهراً از کلمات کاملا آشنائی تشکیل شده اند ولی همنشینی آنها به عنوان یک گروه یا عبارت خاص، معنای خاصی به آنها بخشیده است که با معانی خود آن واژه ها بسیار متفاوت است. در اینجا مترجم باید به معانی تحت الفظی آن واژه های همنشین شک کرده و دست به گمانه زنی بزند.به اینگونه ساختارها در زبان فارسی، اصطلاحات و در زبان انگلیسی (idioms) می گویند.
گام ششم:
بعد از پیدا کردن و پی بردن به معانی اولیه و ثانویۀ لغات و تحقیق در مورد معانی جدید آنها و معنای مجازی و استعاری اصطلاحات و ضرب المثلهای احتمالی و دیگر اطلاعات نهفته در واژه ها و عبارتها، نوبت می رسد به معانی نهفته در گرامر کلمات و جملات، که تشخیص و ترجمۀ درست آنها به معلومات دستوری مترجم و به تسلط او به گرامر زبان مبدأ بستگی دارد.