ترجمه رسمی و ساختارهای پیچیده
ساختار های پیچیده و بلند جمله
ترجمه رسمی و ساختار های پیچیده موضوعی است که برای مترجمان ناآشنا نیست. در اسناد حقوقی، ویژگی مشترک زبان این است که معمولا جملات پیچیده و بلند هستند، این نه تنها در زبان انگلیسی که در مورد بسیاری از زبان ها صادق است.
علم نحو به ساختار جملات و توالی کلمات اشاره دارد. در حالیکه کلمات اجزای ساختمان بنیادی زبان و دربرگیرنده معنی هستند، ترجمه هیچگاه در سطح واژگانی نمی ماند بلکه فراتر می رود. کلمات در ترجمه هیچگاه جدا از هم نیستند و معانی صحیح آنها را به طور کامل نمی توان درک کرد مگر آنکه با توجه به شیوه هایی که ساخته شده اند تجزیه شوند.
به طور کلی جملات در متون حقوقی از جملات در انواع دیگر متون بلندترند و می توانند برای اهداف گوناگونی به کار روند. با وجود این ساختار نحوی پیچیده می تواند مشکلاتی در فهم متن برای خواننده از جمله مترجم ایجاد کند. این ساختارها گاهی ترجمه به زبان مقصد را نیز دشوار می سازد .
یافتن جملات پیچیده وبلند در اسناد حقوقی متداول است برای مثال:
در صورت ورشکسته شدن پیمان کار یا ایجاد مصالحه یا توافق با طلب کارانش یا داشتن پیشنهادی در خصوص شرکت خود به منظور توافق داوطلبانه برای مصالحه قروض در خصوص شرکت وی به دادگاه برای انتصاب مدیر، یا منحل کردن حکم ایجاد شده (به جز با هدف احیاء یا ادغام شرکت ها) یا رای برای منحل کردن داوطلبانه
یا تعیین مدیر موقتی، دریافت کننده یا مدیر تجارتش یا مامور وظیفه تکفل، یا زیر نظر مدیریت دستگاه قضایی قرار گرفتن، یا داشتن اموال تصرف شده به وسیله ی یا از طرف دارنده هر اوراق قرضه ای که توسط اوراق بهادار حفظ شده، مربوط به هر دارایی شامل این یا اوراق بهادار،استخدام پیمان کار زیر نظر این قراداد باید فوراً خود به خود خاتمه یابد اما اگر مالک و پیمان کار، امانت دار او در ورشکستگی، مدیر تسویه، مدیر تسویه موقتی، دریافت کننده یا مدیر بر حسب مورد قبول داشته باشند، کارمند مذکور می تواند دوباره استخدام و مشغول به کار شود.
در این مثال بند اصلی در صورت …، اشتغال… باید خاتمه یابد. همه بند ها و شرایط دیگر برای پوشش حالت ها و موقعیت هایی است که چنین حادثه ای ممکن است رخ دهد.
این مطالب را می توان در دو جمله یا بیشتر با وضوح بهتری نوشت مثالی دیگر:
از آنجا که ارزش هرگونه مواد یا کالا، مطابق بند…، در مورد پرداخت گنجانده شده است چنین مواد و کالا هایی جزو دارایی مالک هستند و از آن پس پیمانکار جز برای استفاده به خاطر پروژه نمی تواند این متعلقات را از جایی که بوده اند انتقال دهد یا سبب شود یا اجازه دهد که منتقل یا جابجا شوند، اما با این حال پیمانکار باید مسئول هرگونه ضرر از آن و خسارت به آن، برای هزینه انبار،نگهداری و بیمه آن باشد تا زمانی که تحویل داده شوند و بر روی یا مجاور پروژه قرار گیرند که پس از آن قوانین بند را… در مورد شرایط باید به کار ببرند.
این مثال ها ممکن است در مقایسه با زبان نوشتاری معمول روزمره غیر عادی به نظر برسند اما مواردی جدا و مستثنی از اسناد حقوقی انگلیسی نیستند.
(برگرفته از کتاب Translating Law-Deborah Cao صفحات ۲۱ و ۲۲)
در تلگرام نیز ما را دنبال کنید
جهت سفارش ترجمه رسمی اینجا کلیک کنید
ترجمه رسمی و ماهیت زبان
ترجمه رسمی و ماهیت زبان
توصیف زبان حقوقی :
اگر بگوییم که زبان حقوقی پدیده ی زبان شناسی قابل تشخیص است، باید شرح دهیم و معلوم کنیم که منظورمان از این تعریف چیست. آیا ویژگی های مشترکی در زبان حقوقی یافت می شود؟ آیا زبان حقوقی برحسب اصطلاحات قابل شناسایی زبان شناسی تعریف پذیر است؟
این بسیار واضح است که مردم می دانند درک اسناد قانونی در مقایسه با تفاسیر حرفه ای دیگر دشوار است. در کشورهای انگلیسی زبان در حرفه قانون، تلاش هایی برای ساده کردن زبان مورد استفاده در قانون صورت گرفته است تا قانون برای هر فرد عادی قابل دسترس شود. این که شیوه های خاصی با روش صحبت کردن و نوشتن وکلا مرتبط است، غیر قابل انکار است.
همانطور که قبلا بحث شد، قانون به عنوان مجموعه ای از قواعد تنظیم کننده رفتار مردم، مشخص کننده معیار های اجتماعی پذیرفته شده و رفتار بشر با زبانی که استفاده می کند کاملا مرتبط بوده و بوسیله زبان محدود می شود. به علت ماهیت و کارکرد قانون، زبان قانون ویژگی های خاص زبان شناسی، واژگانی، نحوی و عملی را توسعه داده تا نیازهای قانون را برآورده شود و شیوه های خاص قانون و کاربردهایش را اصلاح کند. چنین ویژگی های زبان شناسی زبان حقوقی مفاهیم عمیقی برای ترجمه حقوقی دارد.
تفاوت های زبانشناسی در ترجمه رسمی:
در زبان به منظور هدف خاص برقراری ارتباط، متن در زبان خاص یا زبان فرعی تنظیم می شود که با قوانین خاص نحوی ، معنایی و عملی مرتبط است. در بحث فعلی ما، برنامه زبان شناسی زبان به قوانین خاص زبان حقوقی بستگی دارد. زبان حقوقی در شرایط ارتباطی بین متخصصان حقوقی مانند: قضات، وکلاء و اساتید حقوق و همچنین در روابط بین وکلاء و فرد عادی یا عامه ی مردم استفاده می شود.
مشکلات زبانی در ترجمه معمولا از تفاوت هایی ناشی می شود که در فرهنگ های حقوقی متفاوت در قانون عرف و قانون مدنی یافت می شوند، به وجود می آیند. ریشه ی این مشکلات در متفاوت بودن تاریخ ها، فرهنگ ها و نظام های حقوقی آنها نهفته است، قانون و زبان به طور نزدیکی با یکدیگر مرتبط اند. زبان حقوقی مشخصه های خود را توسعه داده است تا با نیازهای نظام حقوقی که در آن بیان شده، روبرو شود.
همان طور که قبلا گفته شد، ترجمه حقوقی با انواع دیگر ترجمه های فنی که اطلاعات جهانی را منتقل می کنند، تفاوت دارد. هر زبان حقوقی حاصل تاریخ و فرهنگی خاص است. چنین بر می آید که مشخصه های زبان حقوقی فرانسه لزوما در زبان حقوقی انگلیسی به کار برده نمی شود. همانطور که زبان حقوقی انگلیس لزوما در فرانسه به کار برده نمی شود.
دشواری اساسی زبان شناسی در ترجمه ی حقوقی، نبود اصطلاحات معادل در زبان های متفاوت است. این امر نیازمند مقایسه ای دائمی بین نظام های حقوقی زبان مبدا و مقصد است. همان طور که دیوید و بریرلی بیان می کنند:
یکی از بزرگترین دشواری هایی که در بررسی تطبیقی حقوقی با آن روبرو میشویم، نبود مطابقت دقیق بین مفاهیم و مقوله های حقوقی در نظام های حقوقی متفاوت است. البته انتظار می رود که یک فردی با قوانینی با محتوای متفاوت روبرو شود؛ اما این ممکن است نگران کننده باشد که پی ببریم در بعضی از قوانین خارجی حتی نظامی برای طبقه بندی ،قوانینی که ما با آنها آشنا هستیم وجود ندارد.
ولی با این واقعیت باید روبرو شد که علم قانون به طور مستقل در هر گروه حقوقی توسعه پیدا کرده است،و مقوله ها و مفاهیمی که بسیار ابتدایی ظاهر می شوند، بیشتر قسمتی از نظم طبیعی چیزهاست و برای حقوقدان یک گروه نسبت به دیگری ممکن است به طور کلی عجیب باشد.
از لحاظ سبک حقوقی، زبان حقوقی کاربرد زبانی بسیار خاصی با سبک خود دارد. زبان نظام قانون عرف و قانون مدنی اساسا سبک متفاوتی دارند. عرف های حقوقی و فرهنگ حقوقی تا به حال تاثیر ماندگاری در روش نوشتن قانون داشته اند. بدین ترتیب، زبان نوشتاری حقوق عناصر ضروری فرهنگ حقوقی را منعکس می کند و مترجم حقوقی را با مفاهیم چند وجهی خود روبرو می کند.
(برگرفته از کتاب Translating Law-Deborah Cao صفحات ۲۸ و ۲۹)
در تلگرام نیز ما را دنبال کنید
جهت سفارش ترجمه رسمی اینجا کلیک کنید
ویژگی های ترجمه رسمی
ویژگی های بافتی ترجمه رسمی
ترجمه رسمی که بر اساس متن حقوقی انگلیسی صورت می گیرد ناخودآگاه ویژگی های بافتی متن مبدا را به مقصد منتقل می کتد. ویژگی های ترجمه رسمی به گونه ای است که بهتر است قبل از اقدام به ترجمه با آنها آشنا شد. به علت وجود ویژگی های مشترک در پیش نویس حقوقی خصوصی به زبان انگلیسی، ویژگی های بافتی معینی را می توان تشخیص داد. معاهده ها و قرار دادهایی که از جمله رایج ترین اسناد حقوقی خصوصی ترجمه شده از انگلیسی و ترجمه به انگلیسی هستند، اغلب به شیوه یکسانی نوشته می شوند. چنین اسنادی در محتوای حقیقیشان با هم فرق دارند، شامل طیف گسترده ای از حق مالکیت ذهنی تا فروش تجهیزاتی که به نیاز مشتریان بستگی دارد می شود. همچنین از نظر طولانی بودن و پیچیدگی متغیرند برخی کوتاه و کلی اند اما اکثر آنها طویل و مفصل هستند.
از لحاظ مولفه های بافتی، با توجه به توافقات کلی پیش نویس شده در زبان انگلیسی ، نظیر توافقات تجاری یا همکاری پژوهشی، سرمایه گذاری های تجاری مشترک، یا پروژه های همکاری، برخی از قسمت ها و بند های مشترک قابل تشخیص اند. اغلب شامل مطالب زیر است:
date of the agreement تاریخ توافق
.names and addresses of the parties نام و آدرس طرفین
.recital . گزارشات
.definition clause . بند تعریف
.rights,obligations and liabilities of the parties حقوق تعهدات و مسئولیت طرفین
.force majure قوه قهریه
.termination فسخ
.breach and remedies نقض عهد و غرامت
.dispute resolution حل اختلاف
.notice اعلامیه ها
.assignment واگذاری
Waiver. فسخ
. warranty and exclusion ضمانت و استثنائات
.entire agreement clause بند توافق کلی
.govering law قانون حاکمه
.language clause if two or more languages are involved. بند زبان اگر دو زبان یا بیشتر در آن وارد شود.
.signature,date and execution. امضا تاریخ و اجرا
ترجمه رسمی و عناصر آن
در زمان ترجمه رسمی همه توافقات حاوی این عناصر نیستند اما بیشترشان در بر گیرنده این عناصر و زمینه های مشابه می باشند. وقتی توافق نامه ای فهرست شرایط یا بخش” نظر با ینکه” را داشته باشد ، اغلب با واژه whereas” در زبان انگلیسی آغاز می شود. مدتهاست به این نکته اشاره می شود که استفاده از whereas در زبان انگلیسی بی مورد است و باید از آن اجتناب کرد. با وجود این، این واژه هنوز هم در اسناد قانونی یافت می شود.
“نظر به این که” در این متن به معنی”در حقیقت” یا ” به عنوان” به کار می رود نه به معنی اشاره به مغایرت. گزارشات مسائلی را در بر می گیرد که مربوط به تنفیذ اسناد می شود. رسیتال ها معمولا بیانیه های رسمی هستند که پیش از بخش عملی توافق نامه اصول آغازین می آیند و اصول پیش زمینه و مقدمه را بیان می کنند. امروزه برخی از توافق نامه ها از واژه “recital”در زبان انگلیسی استفاده می کنند که حقایق زمینه ای را بدون استفاده از واژه “whereas” شرح می دهد.
در بسیاری از توافق نامه ها به زبان انگلیسی، بخش عملی با بند تعریف آغاز می شود که بی شباهت به تعاریف موجود در اساسنامه ها نیستند. این بخش معانی واژگان مورد استفاده در توافق نامه را مشخص و محدود می کند. بعضی مواقع بعد از بند تعریف ، بند تفسیر نیز وجود دارد، برای مثال:
عبارت person در زبان انگلیسی شامل شخص، شرکت سهامی، سرمایه گذاری مشترک ، اعتبار نمایندگی یا گروه های دیگر می شود.
در ترجمه رسمی واژگانی که بر فعل مفرد دلالت دارند شامل صیغه جمع(و برعکس) خواهند شد و واژگانی که دال بر جنسیت معینی می باشند شامل همه جنس های دیگر خواهند شد.
ارجاع به هر قانون یا ماده قانونی شامل اصلاحیه یا تصویب مجدد آن قانون یا هر ماده قانونی که جایگزین آن شده و تمامی قوانین و مستندات قانونی که در چهار چوب چنین قوانینی صادر شده است.
(برگرفته از کتاب Translating Law-Deborah Cao صفحات ۸۳ الی ۸۵)
در تلگرام نیز ما را دنبال کنید
جهت سفارش ترجمه رسمی اینجا کلیک کنید
ترجمه رسمی اسناد حقوقی
ترجمه اسناد رسمی حقوقی و خصوصی
ترجمه رسمی اسناد حقوقی مسئله ای است که کمتر به آن توجه شده است. اغلب گفته می شود وکلا بسیار بد می نویسند و خودشان این را قبول دارند. در نقل قول توصیفی از زبان گلدستین و لیبرمن دو وکیل و مدرس نوشته حقوقی انگلیسی مدرن اینگونه است.
ضعیف، نامفهوم، مبهم، غیر دستوری، بی معنی، ملال آور، تکراری، نامنظم، نامشخص، فشرده، غیر تخیلی، خشک، نامعلوم، ضعیف، نا معلوم، متکلف، محرمانه ، مغشوش ، ناشیانه، دست و پا شکسته، کلیشه ای، جدی ، مبهم ، غلو آمیز، شبه عقلانی، اغراق آمیز، گمراه کننده، مصنوع ، بی احساس، پوچ، گنگ، بهم پیچیده، بی ربط، نامنسجم، بسته، منسوخ، رسا، نامشخص.
این نقل قول ممکن است تا اندازه ای صحیح باشد ،اما مثال دیگری از افراط وکلا در نویسندگی است. بهر حال این موضوع که خواندن و فهمیدن اسناد حقوقی برای عوام سخت ومشکل است صحیح و عرفاً نیز تصدیق شده است. نویسندگی حقوقی سبک خاص خود را دارد و پیش نویس آن از قوانین معینی پیروی می کند.
پس چرا درک متن حقوقی دشوار است و قوانین پایه ای و ویژگی های مربوط به ترجمه چیست؟
به طور کلی نویسندگی حقوقی شامل متون قانونی، متون قضایی ، نوشته های علمی حقوقی و اسناد حقوقی خصوصی می شود که موضوع اصلی این فصل هستند. اسناد حقوقی خصوصی اسنادی هستند که بوسیله ی وکلا از طرف موکلان خود در رویه روزانه شان پیش نویس شده و مورد استفاده قرار می گیرد.این اسناد حقوقی ممکن است شامل اسناد، قراردادها و دیگر موافقت نامه ها اجاره نامه ها، وصیت نامه ها، از بین این دسته اسناد، و دیگر متون حقوقی مثل بیانیه قانونی،
وکالت نامه، بیانیه های مطالبه یا دادخواهی و دیگر اسناد دادگاهی و توصیه هایی از وکیل به موکل شوند. ترجمه این اسناد عمده ی کار حقیقی ترجمه را برای بسیاری از وکلای ترجمه حقوقی تشکیل می دهد.
مفهوم و وضعیت ترجمه رسمی اسناد حقوقی
اسناد حقوقی خصوصی چه نسخه اصلی و چه ترجمه رسمی آن، برای اهداف بسیاری سودمند هستند. برخی از کارکردهای مهم آن شامل خلق کردن، مراجعه کردن، متنوع ساختن، مخالفت با حقوق قانونی ، تعهدات و ثبت چنین حقوق و وظایفی است.
اهداف و کاربرد های متفاوتی برای ترجمه رسمی اسناد حقوقی خصوصی وجود دارد. ممکن است مورد درخواست سازمان ها یا اشخاص قرار گیرند. برای مثال ممکن است اسناد حقوقی برای اهداف تجاری ترجمه شوند. همچون قرار دادهایی که به عنوان بخشی از معامله تجاری مورد استفاده قرار می گیرد. اسناد رسمی وجود دارند که برای استفاده اشخاص با اهداف گوناگون ترجمه می شوند مانند: وصیت نامه،بیانیه ی قانونی یا عقدنامه اسنادی مانند بیانیه ی دعوی یا دفاعیات و اظهارات شهود با هدف اقامه ی دعوی ترجمه می شوند. همانطور که در صورت تفاوت زبانی بین وکیل و موکل دستورالعمل ها از طرف موکلین به نماینده های حقوقی شان ترجمه می شود، ممکن است نظر قضایی وکلا به موکلینشان نیز مستلزم ترجمه باشد.
ویژگی های زبانی اسناد رسمی حقوقی
اسناد حقوقی خصوصی اغلب از الگو ها و قواعد تثبیت شده معین در حوزه قضایی خاص پیروی می کنند. شیوه پیش نویس حقوق عرفی پیش از ۲۰۰ تا ۳۰۰ سال اخیر از بریتانیا گرفته شده است و در میان کشورهای دارای حقوق عرفی در بسیاری از طرق یکسان است. علاوه بر این معمول است که استفاده از اسناد یکسان بوسیله ی موسسات قانونی موسوم به رویه قضایی شیوه ی پیش نویس یکسانی را حفظ کند. برای مثال وصیت نامه ها، قراردادهای فروش زمین، رهن و اجاره نامه خانه معمولا در فرم های یکسانی هستند. چنین رویه هایی اغلب در کتب قانون و هم اکنون نیز به صورت اینترنتی در دسترس می باشند.
(برگرفته از کتاب Translating Law-Deborah Cao صفحات ۸۳ الی ۸۵)
در تلگرام نیز ما را دنبال کنید
جهت سفارش ترجمه رسمی اینجا کلیک کنید
ترجمه رسمی حقوقی و چالش ها
ترجمه رسمی حقوقی و چالش ها
منشاء دشواری در ترجمه حقوقی
ماهیت قانون و زبان حقوقی منجر به پیچیدگی و دشواری در ترجمه حقوقی می شود. این مشکلات با پیچیدگی های بیشتر که از تلاقی دو زبان و نظام های حقوقی در ترجمه ناشی می شود، به طور خاص، منابع دشواری ترجمه حقوقی شامل تفاوت های نظام مند در قانون، تفاوت های زبانشناسی و تفاوت های فرهنگی می شود.
نظام های حقوقی و قوانین متفاوت
زبان حقوقی، زبانی فنی است. علاوه بر این و مهم تر از همه، زبان حقوقی زبان فنی (تخصصی) جهانی نیست ولی زبانی است که به نظام حقوقی ملی گره خورده است. و با زبانی که در علوم محض، ریاضی یا فیزیک استفاده می شود، بسیار متفاوت است. قانون و زبان حقوقی نظام مند هستند یعنی آنها تاریخ، تحول و فرهنگ نظام حقوقی خاص را منعکس می کنند.
قانون به عنوان مفهومی انتزاعی، جهانی است همانطور که در قوانین نوشته شده و اصول رفتاری مرسوم در کشورهای مختلف منعکس شده است:
با این وجود، نظام های حقوقی برای جوامعی که در آن شکل می گیرند، خاص هستند. هرجامعه، ساختارهای متفاوت فرهنگی، اجتماعی و زبانشناسی دارد که هر کدام جداگانه براساس شرایط خود توسعه پیدا می کنند. مفاهیم حقوقی، اصول حقوقی و اجرای قوانین در هر جامعه متفاوت است و تفاوتها را در آن جامعه منعکس می کند. ترجمه حقوقی شامل ترجمه از یک نظام حقوقی به نظام حقوقی دیگر است. بر خلاف علوم محض، قانون پدیده ای ملی، باقی می ماند.
هر قانون ملی، نظام حقوقی مستقلی با اصطلاحات خاص، ساختار مفهومی اساسی، قوانین طبقه بندی شده، منابع قانون، رویکردهای روش شناختی و اصول اجتماعی و اقتصادی را تشکیل می دهد. این امر، مفاهیم عمده ای برای ترجمه حقوقی دارد بطوری که ارتباط به سمت زبان ها، فرهنگ ها و نظام های حقوقی متفاوت سوق پیدا می کند.
همانطور که دیوید و بریرلی اظهار می کنند، هر نظام یا گروه حقوقی ویژگی های خود را دارد و لغاتی دارد که برای بیان مفاهیم استفاده می شود، قواعد آن در دسته هایی مرتب می شوند و روش هایی برای بیان قوانین و تفسیر آنها دارد، به دیدگاه نظم اجتماعی اش مرتبط می شود و روشی را که در قانون به کار گرفته می شود، تعیین می کند و بسیاری از عملکردهای قانون در آن جامعه را شکل می دهد .
به علت تفاوت ها در توسعه تاریخی و فرهنگی، عناصر نظام حقوقی مبدا را نمی توان به راحتی به نظام حقوقی مقصد منتقل کرد. بنابراین، چالش اصلی برای مترجم حقوقی ناسازگاری نظام های حقوقی در زبان مبدا و زبان مقصد است.
پس ویژگی های بارز نظام حقوقی اصلی چیست و به طور خاص و با توجه به اهداف ما، تفاوت های اصلی بین قانون عرف و قانون مدنی چیست؟
یکی از معیارها برای طبقه بندی نظام ها یا گروه های حقوقی در توصیف ویژگی ها یا «حقوقدان یا سبک حقوقی» از نظام های حقوقی، توسط زیگورت و کوتز مطرح شده است. آنها عبارتند از:
۱-توسعه ی تاریخی نظام حقوقی
۲- سبک مشخص تفکر حقوقی
۳- نهادهای حقوقی بارز
۴- منابع قانون و کاربرد آن
۵- ایدئولوژی (طرز فکر)
اگر این معیارها را برای مقایسه قانون عرف و قانون مدنی استفاده کنیم، در ابتدا قانون عرف، عرفی حقوقی است که از قرن ۱۱ به بعد در انگلیس تکامل یافته است. اصول حقوقی آن در بیشترین قسمت دادرسی های گزارش شده مرتبط با موارد حقیقی خاص ظاهر می شوند که از بحث هایی که دادگاه ها باید حکم دهند، ناشی می شوند. در نتیجه، قانون عرف عمدتا بر اساس نظام رویه ی قضایی یا سابقه قضایی پایه گذاری شده است. ویژگی های مهم قانون عرف شامل نظام قانونی می شود که از استدلال قیاسی و اصول سلسله مراتب قضایی تبعیت می کند.
در مقابل، قانون مدنی همانطور که در کورپس جوریس سیویلز جاستینین تدوین شده است، از قانون رم باستان نشات می گیرد. قانون مدنی بعدها در طی قرون وسطی توسط دانشمندان حقوقی قرون وسطی توسعه پیدا کرده است. این قدیمی ترین عرف حقوقی در جهان غرب است. در اصل، قانون مدنی، نظام حقوقی رایج در بسیاری از کشورهای اروپا بود، ولی با رواج ناسیونالیسم در قرن ۱۷ و حول و حوش انقلاب فرانسه، در کشورهای شمال اروپا، قانون مدنی به نظام های ملی جداگانه ای تقسیم شد.
(برگرفته از کتاب Translating Law-Deborah Cao صفحات ۲۳ الی ۲۵)
در تلگرام نیز ما را دنبال کنید
جهت سفارش ترجمه رسمی اینجا کلیک کنید
انواع ترجمه رسمی و حقوقی
ترجمه رسمی و حقوقی
زبان حقوقی به زبانی اشاره دارد که مرتبط با قانون و فرایند حقوقی است. این ها شامل زبان حقوقی، زبان راجع به قانون و زبان مورد استفاده در سایر موقعیت های قانونی می شود. زبان قانونی نوعی از زبان است بدین معنی که تنوع زبان با وضعیت ها و موقعیت های متفاوت مورد استفاده، متناسب است و در این مورد، تنوع زبانی با موقعیت های قانونی مورد استفاده نیز متناسب است. متون قانونی به متون تهیه شده یا استفاده شده برای اهداف قانونی در مجموعه های قانونی، اشاره می کند.
ممکن است چهار متغیر اصلی یا انواع فرعی متون حقوقی را بصورت زیر در نظر بگیریم:
- متون مقننه، مثلا قوانین موضوعه داخلی و قوانین وابسته، قراردادهای بین المللی، قوانین چند زبانه و قوانین دیگری که توسط قانون گذاران ارائه شده اند.
- متون قضایی تولید شده در فرایند قضایی توسط کارمندان قضایی و دیگر مراجع حقوقی
- متون پژوهش های قانونی تولید شده توسط وکلای تحصیل کرده یا محققین قانونی در کارها و گزارشات پژوهشی، که مقام قانونی آنها به سیستم های حقوقی در حوزه های حقوقی مختلف بستگی دارد.
- متون حقوقی خصوصی که شامل متون نوشته شده توسط وکلا می شود، برای مثال: قراردادها، اجاره نامه ها، وصیت نامه ها و اسناد دعوی قضایی و همین طور متون نوشته شده توسط افرادی که وکیل نیستند مثل قراردادهای خصوصی، اظهارات شهود و سایر اسناد تولید شده توسط غیر وکلا و متون مورد استفاده در دعاوی قضایی و دیگر موقعیت های حقوقی.
متون حقوقی ممکن است اهداف ارتباطی متفاوتی داشته باشند. آنها می توانند برای اهداف اصولی مثل قوانین موضوعی دو زبانه و چند زبانه و دیگر قوانین و اسنادی که حقایق قانونی را بنا نهاده و حقوق و وظایف را بوجود می آورند. این ها غالبا تجویزی هستند. متون حقوقی همچنین می توانند در جهت اهداف آگاهی بخش مانند بعضی از گزارشات و کارهای پژوهشی قانونی، مشاوره های حقوقی، مکاتبات بین وکلا، بین وکلا و ارباب رجوع و اسناد مورد استفاده در دعاوی حقوقی دادگاه قرار بگیرند.
با آوردن چنین توصیفی از زبان حقوقی و متون حقوقی، می توان این گونه گفت که ترجمه حقوقی به انتقال متن حقوقی از زبان مبدا به زبان مقصد اشاره دارد. ترجمه حقوقی به علت اهداف متون زبان مقصد می تواند به ۳ دسته تقسیم شود.
اول؛
برای اهداف اصولی، ترجمه قانونی وجود دارد. این به تولید متون قانونی معتبر در حوزه های قضایی دو زبانه و چند زبانه داخلی و ابزار قانونی بین المللی و دیگر قوانین به طور مساوی اشاره می کند. این ها ترجمه قانون هستند. اغلب چنین متون دو یا چند زبانه، ابتدا به یک زبان پیش نویس شده و سپس به زبان یا زبان های دیگر ترجمه می شدند. همچنین ممکن بود به هر دو زبان یا تمام زبان ها پیش نویس شوند. در هر دو مورد، متون زبانی مختلف قدرت حقوقی برابری دارند و صرف نظر از وضعیت اصلی آنها، نسبت به یکدیگر اولویتی ندارند. این گونه متون حقوقی در زبان های مختلف، معتبر در نظر گرفته می شوند که از طریق فرایندی موثق به رفتاری قانونی راه می یابند. با توجه به این فرایند، این گونه متون تنها ترجمه قانون نیستند بلکه خود قانون اند.
دوما؛
ترجمه حقوقی با کارکردهای توصیفی و آگاهی بخش، برای هدف اطلاع رسانی وجود دارد که این شامل ترجمه قوانین موضوعه، تصمیمات دادگاه، آثار پژوهشی و دیگر انواع اسناد حقوقی است، چنانچه ترجمه به قصد ارائه اطلاعات به خوانندگان زبان مقصد صورت بگیرد. این امر بیشتر در حوزه های قضایی تک زبانه یافت می شود. چنین ترجمه هایی متفاوت از دسته اول هستند که در آن قوانین ترجمه شده در چارچوب قانون هستند. در طبقه بندی دوم، زبان مبدا برخلاف زبان مقصد تنها زبان حقوقی قابل اجراست. برای مثال، قانون موضوعه فرانسه که به زبان فرانسه نوشته شده، با هدف اطلاع رسانی به وکلای خارجی یا دیگر خوانندگان انگلیسی، به انگلیسی ترجمه شده و قابلیت اجرایی قانونی ندارد.
سوما؛
برای هدف قانونی کلی قضایی، ترجمه قانونی وجود دارد. چنین ترجمه هایی در وهله اول برای اطلاع رسانی هستند و غالبا توصیفی اند. این نوع سند ترجمه شده ممکن است در شرح مذاکرات دادگاه به عنوان بخشی از شاهد مستند مورد استفاده قرار گیرد. متون اصلی زبان مبدا از این نوع، ممکن است شامل اسناد حقوقی مانند اظهارنامه های مدعیان یا دادخواهی، قراردادها و توافق نامه ها و متون معمولی مانند مکاتبات تجاری یا شخصی، مدارک و گواهینامه ها، اظهارات شهود و گزارشات کارشناسی باشند.
ترجمه چنین اسنادی مورد استفاده مراجعینی است که به زبان دادگاه صحبت نمی کنند، مثل اظهارات مراجعین. یا از طریق وکلا و دادگاههایی که در غیر این صورت ممکن نیست قادر به دسترسی اصل قراردادها، مکاتبات یا سایر مدارک و اسناد باشد. برای مثال در عمل، در دادگاههای استرالیایی، به طور معمول مترجم باید به منظور کیفیت ترجمه و صلاحیتش سوگند یاد کند. گاهی اوقات، مترجم در ارتباط با ترجمه اش، به عنوان شاهد در دادگاهی حضور پیدا می کند.
لذا می توانیم بگوییم که ترجمه حقوقی به ترجمه متون مورد استفاده در حقوق و نظام حقوقی اشاره دارد. ترجمه حقوقی به عنوان واژه ای کلی استفاده می شود تا ترجمه قانونی و ارتباطات دیگر در نظام حقوقی را پوشش دهد. برای مترجم حقوقی، معین کردن اهداف قانونی و ارتباطی هر دو متن اصلی و ترجمه کاری مهم است.
(برگرفته از کتاب ترجمه رسمی و حقوقی Translating Law – Deborah Caoصفحات ۱۲ الی ۱۵)
در تلگرام نیز ما را دنبال کنید
جهت سفارش ترجمه رسمی اینجا کلیک کنید
ترجمه رسمی واژگان حقوقی
ترجمه رسمی واژگان حقوقی
واژگان:
در چارچوب واژگان حقوقی، ویژگی خاص زبان حقوقی و لغات حقوقی پیچیده و منحصر به فردی هستند که در زبان های حقوقی مختلف وجود دارند. این ویژگی فراگیر زبان حقوقی است ولی زبان های حقوقی متفاوت، لغات حقوقی خاص خود را دارند. این بارزترین و مهم ترین ویژگی زبان شناسی زبان حقوقی به عنوان زبانی فنی است. لغات حقوقی در هر زبان معمولا گسترده هستند. این مسئله حاصل نتیجه گیری و بازتاب قانون سیستم حقوقی خاص مورد نظر است. در ترجمه، به علت تفاوت های موجود در نظام های حقوقی، بسیاری از اصطلاحات حقوقی موجود در یک زبان با اصطلاحات زبان دیگر تطابق ندارد، مسئله ی فقدان معادل، منشا اصلی دشواری در ترجمه است.
علاوه براین، در هر لغت نامه حقوقی، صفت های عجیبی نیز وجود دارند که همیشه معادل آنها در زبان های حقوقی متفاوت، وجود ندارد. به عنوان مثال، مطالعات ویژگی های خاص زبان شناسی زبان حقوقی انگلیسی را مشخص کرده اند. فرهنگ حقوقی انگلیسی سرشار از لغات قدیمی، با کاربرد رسمی و تشریفاتی، رشته های کلمات، کلمات متعارف با معانی نامتعارف و کلمات بسیار دقیق و ظریف نسبت به زبان های دیگر است. در زبان حقوقی آلمان، اصطلاحات اغلب بسیار انتزاعی با میزان بالای استفاده از اسامی هستند (اسمیت۱۹۹۵). برخلاف آن، زبانی که در قانون چینی استفاده می شود معمولا پیش پاافتاده است، بطوری که از کلمات مشترک ولی با معانی حقوقی استفاده می کند. زبان حقوقی چینی پر از کاربردهای کلی، مبهم و نامعلوم است.
نحو:
ویژگی مشترک نحو در زبان حقوقی، سبک نوشتاری رسمی و عام است که با پیچیدگی و بعد قابل توجهی همراه است. به طور کلی، جملات متن های حقوقی طولانی تر از جملات متن های دیگر هستند (سالمی-تولونن ۲۰۰۴ : ۱۱۷۳) و ممکن است هدف های مختلفی را تامین کنند. در قوانین، معمولا جملات بلند و پیچیده به علت پیچیدگی موضوعات و ماهیت احتمالی قانون مقننه، الزامی هستند. این موضوع در اکثر زبان های حقوقی وجود دارد.
استفاده جامع از اوضاع، شرایط و استثنائات ویژگی های زبانشناسی دیگر زبان قانون مقننه است که به طور کلی برای بیان احتمالات پیچیده به کار می رود. بر اساس گفته ی هاتیا (۱۹۹۷)، معمولا این ویژگی های زبان شناسی خاص، موانعی درخصوص درک موثر چنین نوشته هایی برای خواننده های معمولی از جمله مترجم، ایجاد می کند. بنابراین، برای یادگیری و ترجمه ی شروط قوانین مقننه، شخص به ناچار نیاز دارد مشکلات خاصی را که با عوامل مختلف ترکیب شده است، در نظر بگیرد (هاتیا۱۹۹۷: ۲۰۸).
جدا از ساختارهای پیچیده و طولانی جملات که در بیشتر زبان های حقوقی یافت می شود، در هر زبان حقوقی ویژگی های نحوی خاصی هم وجود دارد. برای مثال، در متن های حقوقی آلمانی به طور مشترک صفات اسنادی متعددی به کار برده می شود. در زبان حقوقی انگلیسی، ساختارهای پیچیده، صیغه مجهول، نفی های متعدد و گروه های قیدی، به طور گسترده مورد استفاده قرار می گیرد.
سبک:
سبک حقوقی به جنبه های زبانشناسی زبان نوشتاری حقوقی و همچنین به سبکی که مشکلات حقوقی حاصل، مدیریت و حل می شوند، اشاره دارد. روش حقوقی حاصل عرف های حقوقی، فکر و فرهنگ است (اسمیت۱۹۰:۱۹۹۵). به طور کلی در گفتار، نوشتن حقوق به وسیله روش غیرشخصی، با استفاده گسترده از جملات اخباری، با لفظ حقوق و وظایف مشخص می شود. ولی زبان های حقوقی متفاوت سبک های مخصوص به خود را دارند.
به طور مثال، سبک متن های حقوقی آلمانی متمایز است. قانون آلمان در طی قرون به شیوه ای نظام مند، منطقی، انتزاعی و مفهومی توسعه پیدا کرده است و قانون آلمان بیشتر به قواعد کلی می پردازد تا به قواعد عملی، و بیشتر مشکلات را قابل فهم می کند تا این که مورد به مورد روی آنها کار کند (دی کروز ۹۱:۱۹۹۹). اصطلاحات حقوقی آلمانی و روش مرکزی قانون گذاری آن را از رویکرد رایج قانون متمایز می کند.
(برگرفته از کتاب Translating Law-Deborah Cao صفحات ۱۳ و ۱۵)
در تلگرام نیز ما را دنبال کنید
جهت سفارش ترجمه رسمی اینجا کلیک کنید
ترجمه رسمی و حقوقی
دشواری در ترجمه متون حقوقی
ترجمه رسمی و حقوقی: تفاوت های نظام های قانون عرف و قانون مدنی و نتیجه تفاوت های زبان مورد استفاده در دو نظام ترجمه حقوقی تاثیر می گذارد. گوناگونی حوزه تفاوت های زبانشناسی یکی از چالش برانگیزترین جنبه هایی است که مترجم حقوقی بدون در نظر گرفتن زبان حقوقی مورد نظر روبه رو می کند. این مسئله، منشاء اصلی دشواری در ترجمه است.
تفاوت های فرهنگی:
منشا دیگر دشواری در ترجمه حقوقی، تفاوت های فرهنگی است. زبان و فرهنگ یا موقعیت های اجتماعی بسیار مرتبط و متکی به یکدیگر هستند. هالیدی فرهنگ را به عنوان «نظام نشانه» و «نظام معانی» یا اطلاعاتی که در رفتار بالقوه اعضا رمز گذاری شده، تعریف کرده است. اسنل هورنبی استدلال می کند که در ترجمه نباید به زبان به عنوان پدیده ای مجزا و معلق در خلاء نگاه شود، بلکه باید به عنوان بخشی جدایی ناپذیر از فرهنگ و این که متن در شرایط خاص جای گرفته است که خود را به زمینه ی اجتماعی فرهنگی مشروط می کند، نگاه شود. همانطور که توسط اسنل هورنبی (۴۲:۱۹۸۸) مطرح شد، مفهوم فرهنگ به عنوان کلیتی از دانش، مهارت و آگاهی نسبت به رویکردی جامع در ترجمه بنیادی است که رویکردی پذیرفته شده در این بررسی است.
در این ارتباط، فرهنگ حقوقی:
به معنای آن دسته از «نگرش های خاص تاریخی در مورد ماهیت قانون و ساختار مناسب و عملکرد نظام حقوقی است که در جامعه به طور وسیع وجود دارند». قانون تجلی فرهنگ است و از طریق زبان حقوقی بیان می شود. زبان حقوقی، مانند کاربرد زبانی دیگر، عملی اجتماعی است و در نتیجه متون حقوقی دربردارنده نقش چنین عملی یا زمینه ی سازمان دهی است (گودریچ ۲:۱۹۸۷). «هر کشوری زبان حقوقی خودش را دارد که نشان دهنده واقعیت اجتماعی نظم خاص قانونش است” .
مترجمان حقوقی یا رسمی زمانی که ترجمه ی قانون نوشته شده زبان مقصد را برای خواننده زبان مبدا دوباره خلق می کنند باید بر موانع فرهنگی بین جوامع مبدا و مقصد، غلبه کنند. وستون در این مورد می نویسد (۲۰۷:۱۹۸۳) مهمترین ویژگی جامع هر ترجمه حقوقی این است که به طور غیرعادی بخش زیادی از متن، فرهنگ خاص است. وجود فرهنگ ها و عرف های متفاوت حقوقی، علت اصلی این است که چرا زبان های حقوقی با یکدیگر متفاوت اند و همینطور باقی می مانند. همچنین، علت این است که چرا زبان حقوقی در هر ترتیب حقوقی ملی مشابه با زبان عادی نیست و نخواهد بود.
معادل حقوقی ترجمه:
امکان و عدم امکان
با توجه به پیچیدگی و دشواری ترجمه رسمی و حقوقی، ممکن است فردی بپرسد که آیا قانون ترجمه شدنی است و آیا می توان به معادل های صحیحی در ترجمه حقوقی دست پیدا کرد.
اگر کسی معتقد است که هیچ دو عصر تاریخی، هیچ دو طبقه اجتماعی و هیچ دو محل خاصی از لغات و نحو استفاده نمی کند تا دقیقا بر همان چیزها دلالت کند و پیام های مشابهی از ارزیابی یا نتایج را ارسال کند (استینر ۴۷:۱۹۹۸)، سپس ممکن است فردی بپرسد آیا تلاش ترجمه برای دستیابی به معادل، واقعا مناسب است. حقیقت است که رویارویی عمده و مکرر دشواری در ترجمه ی حقوقی، ترجمه ی مفاهیم حقوقی خارجی است.
اغلب اینطور ادعا می شده است که مفاهیم حقوقی خارجی یا عدم وجود آن در نظام مقصد، غیر قابل ترجمه هستند (سارکویک۲۳۳:۱۹۹۷). به طور مثال، عده ای بر این باورند که هیچ لغت چینی برای بیان معنی کامل مفاهیم قانون عرف یافت نمی شود و از این رو، قانون عرف، قابل ترجمه به زبان چینی نیست. برخی مخالفت کرده اند که به دلیل شکاف های ادراکی بین قوانین انگلیسی و چینی دشواری های ذاتی در ترجمه اصطلاحات قانون عرف به زبان چینی، بر طرف نشدنی است. اما آیا چنین ادعاهایی صحیح هستند یا اغراق آمیز؟
(برگرفته از کتاب Translating Law-Deborah Cao صفحات ۲۳ الی ۳۰)
در تلگرام نیز ما را دنبال کنید
جهت سفارش ترجمه رسمی اینجا کلیک کنید